نوت:
در افغانستان این سخن سعدی شیرازی به عنوان یک ضرب المثل معروف است: که گفته بود"تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد". تعدادی از کسانیکه بخود اجازه میدهند مقاله و مضمون در مسایل علمی منجمله تأریخ و سایر علوم بشری بنویسند فراموش میکنند که نوشتن در مسایل اکادمیک از خود قواعدی دارد منجمله مراعات کردن احترام به شخصیت کسانیکه در این مسائل نظریات متفاوتی از شما دارند، یا نظریات شان با روایت عام متفاوت است. این شجاعت عظیم اخلاقی و علمی میخواهد که یک نویسنده به خود اجازه دهد نظریاتی متفاوت از روایت عام بیان دارد. این اشخاص به عوض پرداختن به یک گفتگوی اکادمیک در مسایل به شخصیت طرف مقابل خود تعرض میکنند، آنها را با برچسبهای ناجوانمردانه مانند "نمایندهٔ استعمار" (سیستانی در مصاحبه با حبیب هوتکی) "تفرقه افگن قومی" (جلیل زلاند در مقاله در افغان-جرمن). من حاضر استم با کمال خوشی با دانشمندانی مانند استاد سید عبدالله کاظم، استاد شهسوار سنگروال، پوهاند بشیر دودیال و امثالهم مباحثه اکادمیک کنم تا با آدمکهای بدزبانی مانند اعظم سیستانی و یا شخص گم نامی مانند جلیل زلاند داخل مقابل شوم.
پروسهٔ ایجاد افغانستان معاصر
میرویس خان هوتکی (میرویس نیکه) با قیام خود که سلطهٔ دوصد سالهٔ صفویان فارس را بر سرزمینهای افغانستان امروزی بر انداخت، برای اولینبار بعد از شاهرخ میرزای تیموری که از هرات حکومت میکرد یک دولت مستقل را به مرکزیت قندهار ایجاد نمود که در حقیقت سنگ تهداب کشور و دولت افغانستان معاصر محسوب میگردد.
پایه های ایجاد کشور افغانستان معاصر با قیام میرویس خان هوتکی در ۲۱ اپریل سال ۱۷۰۹م در قندهار گذاشته شد و در سال ۱۷۴۵م توسط احمد خان ابدالی تکمیل گردید و از آن زمان تا امروز پا برجاست.
پروسه تشکیل دولت مستقل معاصر افغانستان در سال 1709م با قیام مؤفقانة میرویس خان هوتکی در برابر سلطه صفویها در قندهار و قیام موفقانهٔ ابدالیان هرات در سال 1717 بر ضد صفویان آغاز گردیده، تشکیل این کانفدراسیون به سقوط امپراطوری صفوی و گرفتن شهر اصفهان توسط شاه محمود هوتکی، پسر میرویس خان، در سال 1722م منجر شده و این پروسه با اعلام پادشاهی احمد شاه ابدالی در قندهار در سال 1747م و تشکیل یک دولت مستقل در این سرزمینها تکمیل میگردد.
با اغتنام از قیام میرویس خان در قندهار و استفاده ازضعف دولت صفوی، ابدالیهای هرات نیز در سال 1717م تحت قیادت اسدالله خان ابدالی در هرات قیام کرده حاکم صفوی را میکشند و اعلان خودمختاری میکنند. آنها تا ماورای مشهد را اشغال میکنند. دولتهای هوتکی برای ۲۶ سال بالای بخشهای بزرگی از سرزمینهای افغانستان امروزی حکومت کردند و به علاوه قادر شدند امپراطوری صفوی را ساقط نموده برای هشت سال بالای قلمروهای آن نیز حکومت کنند.
بدین گونه افغانان قادر شدند با قیام میرویس خان یک هویت مستقل ملی برای خود ایجاد کرده و برای اولینبار یک دولت مستقل بومی را در این سرزمین ایجاد نمایند که برای بیست وشش سال در قدرت بود و یک امپراتوری قدرتمند را به زانو در آورد و نام افغان را در تأریخ سیاسی جهان برای همیشه مزین ساخت.
خجالت آور است اگر کسانی پیدا میشوند مانند اعظم سیستانی و جلیل زلاند قیام میرویس خان هوتکی را قیام محلی قلمداد میکنند تا با نادیده گرفتن درخشان ترین مقطع تأریخ معاصر این سرزمین که پیروزی بر حاکمیت صفویان فارس بود، بالای برداشتهای عام پسند خود از تأریخ سیاسی این مملکت تاکید کرده باشند.
وقتی میرویس خان هوتک در قندهار بر ضد صفویها قیام میکند، امپراطوری صفوی در حال زوال بود. در مغرب و شمالغرب ترکهای عثمانی مناطق آذربایجان، ارمنستان، گرجستان قفقاز، سوریه و عراق امروزی را از صفویها گرفته تا همدان پیشروی میکنند. در شمال روسها اطراف بحیره کسپین را در سال 1724 اشغال میکنند. اوزبیکهای بخارا همچنان از شمالشرق بالای خراسان حمله میکردند.
در این زمان جنبشهای ضد استعماری پشتونها درسرزمینهای پشتون نشین تحت حاکمیت دولت گورکانی هند و قیام میرویس خان هوتکی در قندهار برضد تسلط صفویان زمینه را برای ایجاد یک دولت مستقل ملی در سرزمین افغانستان امروزی فراهم کردند.
جنبش روشانی یکی از مهم ترین و مرموزترین جنبشهای مذهبی-سیاسی در تأریخ افغانستان و منطقهٔ شمالغرب شبه قاره هند (پشتون نشین) در دوران اولیهٔ امپراتوری گورکانی هند بود. این جنبش که در قرن شانزدهم تقویم مشترک (اوایل قرن دهم هجری) ظهور کرد، به شدت بر جامعهٔ پشتونها و روابط آنها با حکومت گورکانی تأثیر گذاشت.
یکی از مهم ترین اثرات، ایجاد یک کانون مقاومت قدرتمند در برابر نفوذ و سلطهٔ امپراتوری گورکانی هند در مناطق پشتون نشین بود. روشانیان برای ده ها سال، جنگهای چریکی و شورشهای خونینی را علیه نیروهای گورکانی در مناطق خیبر، سوات و سایر نقاط پشتون نشین به راه انداختند. این جنبش، به همبستگی برخی قبایل پشتون در برابر دشمن مشترک کمک کرد.
جنبش روشانی تا اوایل قرن هفدهم تقویم مشترک (اوایل قرن یازدهم هجری) به صورت یک نیروی نظامی فعال باقی ماند، اما پس از کشته شدن آخرین رهبران کاریزماتیک و فشار مداوم گورکانیان و علمای سنی، به تدریج قدرت نظامی و نفوذ گستردهٔ خود را از دست داد. بقایای روشانیان به گروه های کوچک تر تقسیم شدند و آموزه های آنها به صورت پنهانی و در محافل خاص ادامه یافت، اما دیگر به عنوان یک تهدید جدی برای حکومت مطرح نبودند.
خوشحال خان ختک نمادی از مقاومت و آگاهی ملی در تأریخ پشتونهاست. او با ترکیب رهبری نظامی و قدرت ادبی خود، نه تنها به صورت عملی در برابر سلطه مغولان ایستادگی کرد، بلکه با اشعار خود بذرهای بیداری قومی را در دل مردم کاشت. میراث او فراتر از پیروزیهای نظامی اش است؛ او به پشتونها کمک کرد تا هویت خود را در مواجهه با قدرتهای خارجی تعریف کنند و برای استقلال خود بجنگند. او به درستی "پدر ادبیات پشتو" و نماد "غیرت پشتون" شناخته میشود.
رحمان بابا یک رهبر نظامی یا سیاسی نبود که به طور مستقیم پشتونها را به جنگ با گورکانیان فراخواند. نقش او بیشتر در حوزهٔ فرهنگی، معنوی و هویتی بود. او با تثبیت و غنا بخشیدن به زبان پشتو، تقویت ارزشهای پشتونوالی، و ایجاد حس وحدت معنوی، به "بیداری" خودآگاهی پشتونها کمک کرد که به صورت غیرمستقیم میتوانست به مقاومت در برابر سلطهٔ خارجی (گورکانیان) منجر شود.
دوران معاصر تأریخ افغانستان از قیام میرویس خان هوتکی و ایجاد امپراتوری هوتکیان (1709-1735م) و متعاقبا امپراتوری درانی (۱۷۴۷ م) به عنوان بنیان گذاران افغانستان امروزی یاد میشود. متعاقبا جنگهای داخلی و مداخلات قدرتهای خارجی (انگلیس، شوروی، آمریکا) در قرون ۱۹–۲۱ میلادی، که موضوع تحقیقاتی کتابهائی مانند "افغانستان در پنج قرن اخیر" اثر میرمحمد صدیق فرهنگ، "افغانستان در مسیر تاریخ" اثر میر غلام محمد غبار، و "افغانستان، تاریخ، مردم و سیاست" اثر داکتر نوراحمد خالدی است و با استفاده از سایر منابع مورد بررسی قرار میگیرد.
میرویس مشهور به حاجی میر خان نیکه در سال 1673-م در یکی از قبیله های هوتکی غلجائی در قندهار تولد یافت- پدرش سلیم خان (خالم خان) و مادرش نازو دختر یکی از خانهای قوم توخی بود. میرویس سه برادر داشت بنامهای میرعبدالعزیز میر یحیی و عبدالقادر و هم وی دو پسر داشت بنامهای میر حسین و میر محمود و زوجه میرویس دختر جعفر خان از قبیله سدوزائی بود. میرویس در محیط شهر قندهار رشد و نمو کرد و دربار صفوی او را به کلانتری همان شهر گماشت و شاه صفوی ریاست او را در قبایل غلجائی رسما تصدیق نمود.
میرویس خان نقش حماسی در تأریخ افغانستان معاصر دارد. دشمنان افغان و افغانستان منجمله خالق لعلزاد دانسته از روی فتنه انگیزی (به استناد یک قصهٔ افسانوی جعلی "شهزاده پارسی" نوشته یک افسر سویدنی ناشناس) میرویس خان را تاتار بخارائی قلمداد میکنند تا به تعبیر خودشان نقش حماسی میرویس خان هوتکی را در تأریخ افغانستان و در حماسهٔ قوم پشتون کمرنگ جلوه دهند. از یک طرف پشتونها را قبیلوی میگویند بعد یادشان میرود که یک فرد قبیلوی پشتون تا چند نسل شجره خودرا میداند. هیچ آدم غیر پشتون نمیتواند به دروغ خودرا پشتون قلمداد کند ورییس قبیله هم شود بخصوص شخص معروفیکه از فامیل امرای بخارائی بوده باشد.
راجع به اینکه قبل از احمدشاه، میرویس خان هوتک در قندهار اعلان پادشاهی کرده بود یانه روایات مختلف موجود است. از آنجمله سر جان ملکم در کتاب تأریخ ایران مینویسد از قولهانوی که معاصر میرویس بود مینویسد که میرویس خان اعلان پادشاهی کرد و دستور داد بنامش سکه ضرب بزنند (سر جان ملکم، تأریخ ایران لندن، 1815م، جلد اول ص 606). و ترجمه انگلیسی بیت سکه اش را هم ذکر میکند. مضمون بیت بزبان دری تا این اواخر مجهول بود تا اینکه در سال 1974م استاد خلیل اله خلیلی که در بغداد سفیر بود مضمونی را در مجله ژوندون از قول تذ نویسان عرب نشر میکند که مضمون شعر چنین است:
"سکه زد بردرهم دارالقرار قندهار – خان عادل شاه عالم میرویس نامدار"
بنابر آن طوریکه میبینیم پروسۀایجاد دولت مستقل در افغانستان امروزی با میرویس خان هوتک آغاز گردیده توسط احمدشاه ابدالی تکمیل میگردد. بعد از این که میرویس خان هوتک اعلان خودمختاری میکند (1709م) اقدامات مکرر شاه حسین صفوی برای پس گرفتن شهر ناکام میماند. شاه حسین حتی تا فراه برای گرفتن دوباره قندهار پیشروی کرده بود.
بالاخره با لشکرکشی شاه محمود هوتکی پسر میرویس خان به ایران و اشغال اصفهان در سال 1722م که شاه حسین صفوی تاج و تخت ایران را به او واگذار میکند امپراطوری دوصد ساله صفوی سقوط میکند. این ماهیت استقلال سیاسی، اسلام حنفی و فرهنگ افغانی است که مشخصه دولتهای افغانستان از زمان میرویس خان هوتک تا امروز میباشد.
متعاقبا پروسهٔ گذار از عصر امپراتوری درانی به یک دولت ملی مطابق مفهوم امروزی دولت-ملتها در افغانستان در زمان امیر دوست محمد خان آغاز میگردد. از همین سبب است که ما امیر دوست محمد خان را در قطار میرویس خان هوتکی، احمدشاه ابدالی، امیر عبدالرحمن خان و شاه امان الله خان، زمرهٔ بانیان دولت معاصر افغانستان محسوب مینمائیم.


